به گزارش صد آنلاین ، دکتر سید احمد علوی عضو شورای اسلامی شهر تهران در یادداشتی نوشت : در پایتخت پرهیاهوی ما، تهران، مانند بسیاری از کلانشهرهای دیگر، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) نه تنها سبک زندگی، بلکه ساختارهای فرهنگی و سیاسی را نیز عمیقاً دگرگون کردهاند. الگوریتمهای پیچیدهای که در تار و پود پلتفرمهای آنلاین تنیده شدهاند، بیش از یک ابزار ساده، به نیروهایی بدل شدهاند که نحوه درک ما از فرهنگ، هویت، و حتی نحوه ادارهی امور فرهنگی شهر را شکل میدهند. این یادداشت، سفری است به قلب این تلاقی؛ بررسی رابطهی بغرنج میان «الگوریتمهای فرهنگی»، پدیدهی غالباً نامرئی اما تأثیرگذار «حبابهای اطلاعاتی» (Information Bubbles)، و چارچوبهای «حکمرانی فرهنگی» (Cultural Governance) در شهر تهران.
۱. الگوریتمهای فرهنگی: معماران نامرئی تجربه دیجیتال:
«الگوریتمهای فرهنگی» دقیقاً چه موجوداتی هستند؟ به زبان ساده، آنها مجموعهای از دستورالعملهای هوشمندانه هستند که در پشت پردهی پلتفرمهای دیجیتالی چون اینستاگرام، تلگرام، یا موتورهای جستجو عمل میکنند. هدف اصلی آنها، ارائهی محتوایی است که بیشترین احتمال را برای جلب توجه و نگهداشتن کاربر (User Engagement) دارد. این الگوریتمها با تحلیل مداوم رفتار ما – از کلیکها و لایکها گرفته تا زمان صرف شده برای تماشای یک ویدئو – یاد میگیرند که چه چیزی را دوست داریم، چه چیزی را تأیید میکنیم، و چه چیزی باعث واکنش ما میشود. آنها در واقع، معماران نامرئی تجربهی دیجیتال ما هستند.
۲. حبابهای اطلاعاتی: دیوارهای نامرئی شهروندان:
نتیجهی اجتنابناپذیر فعالیت این معماران دیجیتال، پدیدهی «حباب اطلاعاتی» یا «فیلتر حبابی» است. تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که تمام آنچه میبینید و میشنوید، فقط بازتابی از باورها و علاقهمندیهای خودتان است. این همان حباب اطلاعاتی است؛ فضایی بسته که در آن، محتوای همسو با دیدگاههای ما به وفور یافت میشود، اما ایدهها و اطلاعات متناقض یا متفاوت به سختی راهی به درون آن پیدا میکنند.
این دیوارهای نامرئی، پیامدهای عمیقی دارند:
همسانسازی شناختی: باورهای ما تقویت میشوند و مقاومت در برابر اطلاعات جدید افزایش مییابد.
قطبیشدن جامعه: شکاف میان دیدگاهها عمیقتر میشود، زیرا درک مشترکی از واقعیت وجود ندارد.
تضعیف سرمایه اجتماعی: اعتماد و همبستگی میان شهروندان کاهش مییابد.
تحریف ادراک: هر گروه، «واقعیت» خاص خود را تجربه میکند.
۳. حکمرانی فرهنگی تهران: نبرد با غول دیجیتال:
«حکمرانی فرهنگی» در کلانشهری چون تهران، فرایندی پیچیده است که شامل نظارت بر تولید، توزیع و مصرف محتوای فرهنگی و هدایت آن در جهت اهداف اجتماعی و شهری است. اما ظهور اینترنت و پلتفرمهای دیجیتال، این فرایند را به کلی دگرگون کرده است. دیگر تنها نهادهای سنتی مانند شهرداری، وزارت ارشاد، یا صداوسیما بازیگران اصلی نیستند. شرکتهای فناوری جهانی، اینفلوئنسرهای داخلی و خارجی، و الگوریتمهای آنها، همگی به بازیگران کلیدی تبدیل شدهاند. سرعت سرسامآور انتشار اطلاعات، دسترسی جهانی، و قابلیت تعامل پویا، چالشهای بیسابقهای را برای سیاستگذاری فرهنگی و حفظ تنوع، مقابله با اطلاعات نادرست، و مدیریت فضای عمومی ایجاد کرده است.
۴. تقاطع سرنوشتساز: الگوریتمها، حبابها و آینده حکمرانی فرهنگی تهران:
رابطهی این سه عنصر، داستانی پیچیده و حیاتی برای آیندهی تهران است:
نتیجهگیری: فراخوانی برای شکستن دیوارها:
الگوریتمهای فرهنگی و حبابهای اطلاعاتی، واقعیت حکمرانی فرهنگی در تهران را به شکلی بنیادین تغییر دادهاند. برای آنکه شهر تهران بتواند فضایی فرهنگی سالم، پویا، دموکراتیک و فراگیر داشته باشد، نیازمند رویکردی نوآورانه هستیم. این رویکرد باید بر ارتقای توانایی شهروندان برای مسیریابی در دنیای دیجیتال، بازنگری در سیاستهای فرهنگی متناسب با عصر دیجیتال، و ایجاد سازوکارهایی برای مسئولیتپذیری و شفافیت در اکوسیستم دیجیتال تأکید کند. شکستن دیوارهای نامرئی حبابهای اطلاعاتی، اولین گام برای احیای فضایی عمومی است که در آن، همهی صداها شنیده شوند و همهی شهروندان احساس تعلق کنند.